حکایت
ارادت به حضرت ابوالفضل العباس(ع)
شخصی برای عیات مرحوم علامه امینی در منزل موقت ایشان در منطقه ی پیچ شمیران تهران رفته بود .
علامه امینی (ره) سخت مریض و بیمار بود. آن شخص ضمن سلام و احوال پرسی و صحبت از اقا سوال کرده بود: اگر انسان به حضرت عباس (ع) علاقه و محبت نداشته باشد به ایمان او صدمه می خورد؟
علامه متغیر شده و با آن حال نقاهت نشستند و گفتند: به حضرت ابوالفضل که سهل است ، اگر به بند کفش نوکری از نوکران حضرت ابوالفضل (ع) هم علاقه و محبت نداشته باشد از این جهت که نوکر ایشان می باشد به خدا قسم در قیامت به رو در آتش خواهد افتاد!!
مرحوم علامه تهرانی در کتاب معاد شناسی
نسوخت
به رسم هندوان پس از مرگش او را سوزاندند...
اما انگار نه انگار که این دست سینه با بقیه بدن که دیگر خاکسترشده بود، عضو یک بدن بوده!!! هرچه کردند ، نسوخت که نسوخت . بستگانش دست و سینه را به قبرستان شیعه بردند:{ این دو عضو متعلق به حسین و ابولفضل (ع) شماست !} هر سال تو دسته عزاداری شیعیان همراه سینه زنها سینه می زد.
شاید اگر بقیه اعضای هم حسینی بود...
(داستان های شگفت ،ص 76)